سلام به همه دوستان
سلام بر حسین سلام بر علی بن حسین سلام بر اولاد حسین سلام بر اصحاب حسین
سلام بر حماسه سازان عاشورا
بنابر حدیثی از معصومین که کلامشان همگی نور و هدایت برای همه است میفرمایند
*هر کس به عمل قومی راضی باشد ، همچون کسی هست که در آن عمل با آن قوم شرکت داشته است*
جا دارد ما ارادتمندان آقا امام حسین (ع) نسبت به فعل مولا و شهدای کربلا معرفت بیشتری پیدا کنیم و از عمل آن بزرگواران راضی باشیم تا در فعل آنها شریک شویم
یک روش برای معرفت بیشتر به حماسه سازان عاشورا چشیدن کمی از بلاهایی است که آن بزرگواران در آن ایام چشیدند می باشد . دوستی را میشناشم که در روزتاسوعا و عاشورا به یاد لبان تشنه اهل بیت امام حسین آب نمیخورد. دوستی دیگر بنده را سفارش میکرد این چند روز هر وقت تشنه شدی بلافاصله آب نخور بلکه حدودا نیم ساعت صبر کن بعد آب بخور . میگویند رسول ترک وقتی با چند نفر از همراهانشان به سوریه برای زیارت خانم رقیه میروند قبل از زیارت همراهان خود را به اطراف شهر میبرد و میگوید کفش های خود را دربیاورید و پابرهنه به یاد اسرای کربلا توی این بیابان روی این خاک و تیغ و خاشاک بدوید...
با سلام خدمت دوستان
بنابر آیه قرآن که خداوند می فرماید `البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا متنعم هستند`
شنیدن و یا خواندن زندگی و خاطرات این شهدای بزرگوار برای انسان بسیار لذت بخش و درس آفرین است.
از جمله این شهدا شهید ابراهیم هادی است که کتاب زندگی نامه و خاطرات این شهید را موسسه فرهنگی شهید ابراهیم هادی چاپ و منتشر کرده که تا امروز حدود یک ملیون نسخه به چاپ رسیده است
سفارش میکنم اگر دوستان این کتاب را نخوانده اند حتما مطالعه کنند و به دیگران نیز هدیه بدهند
در پناه حق
مرحوم کل احمد آقا ( کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی ) نقل می کردند که: « روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند: در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه حافظ شیرازی رو به من کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»..
شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر منِ درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان
کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز
تا بخلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با صبا در چمن لاله ، سحر می گفتم
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو مَحرم این راز نه ایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
دکتر اکبر بهداد با تخلص «طبیب»، شاعر دیگری است که درباره این مناسبت شگرف و تاریخی شعر دارد:
حق و باطل در مدینه روبروست
اهل حق را حق پرستی آبروست
حق پرستان همچو انگشتان دست
پرتو این حق پرستان هرچه هست
اهل بیت مصطفی دانی که پنچ
رحمت للعالمین مانند گنج
مصطفی ختم رسل در پیش بود
منزلت از هر پیامبر بیش بود
درگه حق او که برتر از همه
در بغل دارد حسین فاطمه
سبط اکبر در کنار مصطفاست
دست او در دست خیر انبیاست
او در ادامه با اشاره به تعبیر «انفسنا» در آیه شریفه اشاره شده برای حضرت امیرالمومنین (ع)، آن حضرت را «جان حضرت مصطفی» می خواند و می آورد:
بعد پیغمبر علی مرتضاست
جانشین و همچو جان مصطفاست
فاطمه خَیرُ نساء العالمین
فاطمه نور سماوات و زمین
مقتدای او پسر عمش علی ست
تا قیامت مرتضی بر حق ولی ست
آیت حق اهل بیت مصطفاست
مستجاب الدّعوه ی ارض و سماست.
او در پایان این شعر چنین سروده است:
هر که را حُبّ محمد در دل است
چلچراغ روشن هر محفل است
تا ابد بر جا بماند این سرود
بر محمّد گو و آل او درود
تا توانی گو«طبیبا» این درود
درگه حق این دعا مقبول بود