حرم امیرالمومنین:
هنگام ظهر به همراه خانواده و برادر بزرگترم به سمت حرم جهت زیارت مولا و اقامه نماز جماعت ظهر به راه افتادیم . پس از عبور از خیابان ها و ایستگاه تفتیش (بازرسی ) و بازار ( یار همیشگی و همراه و کناری اکثر حرم ها) به ورودی صحن مولا رسیدیم. پس از قرائت اذن دخول ، تحویل موبایل به امانت داری و گذاردن کفش ها در جا کفشی وارد حرم شدیم . پس از عرض سلام و ادب به ساحت مولا به حیاط جهت اقامه نماز رفتیم . به سختی جایی برای نشستن و اقامه نماز یافتیم . تا شروع نماز حدود نیم ساعت مانده بود از فرصت استفاده کرده رو به حرم امیرالمومنین شروع به خواندن زیارتنامه کردیم . در آخر زیارتنامه، دو پیامبری که کنار بدن مطهر امیرالمومنین دفن هستند هم زیارت کردیم .
نماز جماعت اقامه شد . پس از نماز از حرم خارج شدیم . همان ابتدای بازار از زوار جهت صرف نهار دعوت میشد . لحظاتی صف وایسادیم تا غذای نذری مرسوم عراق (پلو به همراه خورشتی که مانند خوراک لوبیا چیتی خودمان است .- آخرش اسم این غذا را نفهمیدیم ) نصیبمان شد . پس از صرف نهار به سمت موکب جهت صرف چای راه افتادیم. ساعاتی بعد جهت اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء و زیارت مجدد مولا به حرم مشرف شدیم.
برای زیارت ارباب ( منظورم زیارت امام حسین ع در اربعین حسینی) به قصد قرب الی الله و تحصیل فواید این زیارت {پاک شدن گناهان - صله رحم با امام خود - ثواب غیر قابل توصیف و ...... ) خودمان را آماده می کردیم. ابتدا پاسپورت برای خودم و خانواده ام گرفتم . خاطرم هست برای هزینه پاسپورت 3 یا 4 تا کارت عابر بانک که داشتیم خالی شد تا هزینه پاسپورت را کامل به دفتر پلیس+10 پرداخت کنیم.
برای هزینه سفر هم از چند نفری که پارسال رفته بودند سوال میکردم که چقدر هزینه کرده اند و چون امسال نسبت به پارسال ارزش تومان ایران یک چهارم شده باید هزینه پارسال برای هر نفر را ضربدر 4 میکردم تا مبلغ حدودی امسال برای هر نفر را بدانم. این مبلغ بالایی میشد و بنده حقوقی که از محل کار دریافت کرده بودم قسط داده بودم و خرج شده بود عملا پولی برای سفر کربلا نداشتم. تو دلم میگفتم نکند امسال هم نتونم بروم و از زیارت ارباب جا بمانم منتهی از آنجایی که ناامید نشدم یک مبلغی از جایی به دست ما رسید همان برای سفرمان کفایت کرد.
ناگفته نماند یک ماه قبل از اربعین یکی از همکارهامون تو شرکتی که مشغول کار هستم اعلام کرد هر کسی هر مبلغی میتونه کمک مالی بکند تا مبلغ قابل توجهی بشود به چند نفر که راهی کربلا هستند کمک هزینه سفر پرداخت شود . بنده هم که شوق زیارت داشتم والبته پول سفر را نداشتم سریعا مبلغ کمی به همکارم که متصدی جمع آوری این کمک های نقدی بود دادم و گفتم اسم مرا هم تو قرعه کشی جهت کمک هزینه سفر بنویسید. منتهی هزینه سفر بابت ویزا و کرایه اتوبوس ( البته ما با کاروان رفتیم) کاهش یافت و نیازی به این کمک هزینه نیافتم.
نکته اخلاقی:
-دوستان عزیز ان شاالله زیارت هایی که تشریف میبرید که مصداق بهترین سفر حلال است مورد قبول حضرت حق باشد هزینه اش چور میشود زیاد قصه اش را نخورید . هیچ وقت هم منصرف یا ناامید نشوید
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
در شب معراج، وقتی به آسمان رسیدم، ملکی را دیدم که هزار دست داشت و در هر دستی هزار انگشت. آن ملک به کمک دستها و انگشتانش مشغول حساب کردن و شمارش بود؛ از جبرئیل که مرا همراهی می کرد پرسیدم:
این ملک کیست؟ و چه چیز را حساب می کند؟
جبرئیل گفت: این ملک، موکل به دانههای باران است. او محاسبه می کند که چند قطره باران از آسمان به زمین نازل شده است. پس من به آن ملک گفتم: آیا می دانی که از آغاز آفرینش دنیا تا کنون، چند قطره باران به زمین نازل شده است؟
گفت: یا رسول الله قسم به آن خدایی که تو را به حق فرستاده، علاوه بر این که می دانم تا کنون چند قطره باران نازل شده، بلکه محل نزول آنها را نیز به تفکیک می دانم و از تعداد قطره های باران نازل شده بر بیابان، معمور، بستان، شورهزار و قبرستان هم اطلاع دقیق دارم. حضرت فرمودند من از این همه دقت در حفظ شمارش باران در تعجب شدم.
آنگاه ملک گفت: یارسول الله، با وجود این همه دقت و دست و انگشتان برای شمارش، هنوز در محاسبه یک چیز، ناتوان ماندهام. پرسیدم: کدام چیز؟ گفت: «قومی از امت شما که وقتی اسم مبارک شما را بشنوند صلوات می فرستند و من قدرت محاسبه ثواب آن صلوات را ندارم.»
تبیان