استخاره جناب شیخ انصاری (ره)
شیخ انصاری در نجف اشرف خدمت شریف العلمای مازندرانی درس میخواند، پس از مدّتی به عنوان دیدن اقوام، به خصوص -مادر- به شوشتر برگشت.
بعد از مدّت کوتاهی که میخواست مجدداً به نجف برگردد، مادر اجازه نمیداد و راضی نمیشد، وقتی زیاد اصرار کرد، مادر به او فرمود: پس- خوب است که استخاره کنی- وقتی که از طرف مادر خود استخاره کرد، آیه شریفه آمد: وَ أوْحَیْنا إلی أُمِّ مُوسَی أنْ أرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إنّا رَادُّوهُ إلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ (28قصص/7) و به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده، و چون بر او بیمناک شدی، او را [در جعبهای] به دریا بیفکن، و مترس و غم مخور، [چرا که] ما برگرداننده او به سوی تو و گرداننده او از پیامبران هستیم.
آیه، درباره حضرت موسی است که وقتی در کودکی مادرش او را در جعبهای گذاشت که در آب بیاندازد، بسیار بر او ترسید. خدا وحی کرد که نترس و محزون نباش، ما او را به تو بر میگردانیم واز پیامبران مرسل قرار میدهیم.
لذا وقتی مادرش معنی این آیه را شنید خیلی خوشحال شد و به شیخ اجازه مسافرت داد.
منبع: http://www.ommolketab.ir
#شیخ_انصاری #استخاره #مادر