ثقلین (قرآن کریم و عترت پیامبر اکرم)

ثقلین (قرآن کریم و عترت پیامبر اکرم)

رسول الله (ص) فرمودند:
نزدیک شده است که مرا فرا خوانند و من اجابت کنم. و همانا من دو شی ء گرانبها را بین شما باقی می گذارم، کتاب خدای عز و جل و عترت خود را. کتاب خدا رشته ای است که از آسمان به زمین کشیده شده و عترت من اهل بیت منند. همانا خدای مهربان مرا خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض نزد من بیایند. پس بنگرید بعد از من با این دو چگونه رفتار می کنید.

آخرین نظرات

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

سفرنامه اربعین

سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۳۳ ق.ظ

شروع سفر:

چون هزینه سفر برام مهم بود یک کاروان پیدا کردیم که قیمتش بسیار مناسب بود با مدیر کاروان تماس گرفتم گفت: اتوبوس اول پر شده اتوبوس دوم هم 3 نفر ثبت نام کردم کل هزینه سفر را پرداخت کنید تا شما را هم در اتوبوس دوم بنویسم منتهی اگر به حد نصاب نرسد اتوبوس از قم حرکت میکند باید قم سوار اتوبوس کاروان بشوید . ما هم تو دل خودمون گفتیم چه بهتر توفیق اجباری میشود زیارت خانم فاطمه معصومه (س) هم میرویم .دو سه روزی برای جواب معطل کردم آخرش چون این کاروان قیمتش مناسب بود پول را واریز کردم و پاسپورت بدون ویزا را به مدیر کاروان دادم. برادر بزرگترم هم به همراه خانواده اش 4 نفری در این سفر همراه ما بودند ایشان نیز به خاطر مشکل مالی دیر برای دریافت پاسپورت اقدام کردند و چون در این سفر می خواستند همراه ما باشند ویزا را شخصا خودشان اقدام کردند و فقط هزینه اتوبوس را به کاروان پرداخت کردند به طوری که ما یکشنبه 7 صبح راهی نجف اشرف شدیم روز قبل ویزای برادرم و خانواده اش از طرف دفتر خدماتی دستش رسید ( ما چند روز استرس داشتیم نکند ویزا دیر دست برادرم برسد که الحمد لله به موقع رسید).

مدیر کاروان گفتند یکشنبه 7 صبح اتوبوس ها جلوی امامزاده حسن آماده حرکت است. از آن جهت که یک هفته از شرکت باید مرخصی میگرفتم چند روز قبل از سفر اضافه کاری کردم تا کارها محوله را جلو بیندازم (حتی جمعه هم شرکت بودم) . به همین علت آماده کردن وسایل و کوله سفر به شنبه شب که صبح فردا عازم بودیم مو کول کردم البته چند روز قبلش خانمم 2 تا کوله یکی بزرگ برای بنده و دیگری متوسط برای خودش خریده بود . وسایل را (کلی وسیله بود چون سفر اولی بودیم و ناوارد) داخل کوله چپوندم و دیگر لحظه شماری میکردم برای سفر کربلا. انگار که هنوز باورم نمیشد منم مسافر کربلا شدم ......

از آنجا که ناوارد (تازه کار) یا همون آماتور بودیم 7 صبح با برادر بزرگترم خانوادگی با مشایعت پدر مادر بزرگوارمون جلوی امامزاده حسن جمع شدیم . غیر از ما چهار پنج نفری بودند منتهی از اتوبوس خبری نبود بعد از حدود 20 دقیقه یک نفر به ما گفت مسافر فلان کاروان هستید گفتیم بله گفت اتوبوس ها در خیابان پشت امامزاده حسن منتظر هستند . ما هم شال و کلاه کرده تا سوار اتوبوس بشویم به سمت کربلا.....

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۵:۳۳

سفرنامه اربعین

سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۵۶ ق.ظ

برای زیارت ارباب ( منظورم زیارت امام حسین ع در اربعین حسینی) به قصد قرب الی الله و تحصیل فواید این زیارت {پاک شدن گناهان - صله رحم با امام خود - ثواب غیر قابل توصیف و ...... ) خودمان را آماده می کردیم. ابتدا پاسپورت برای خودم و خانواده ام گرفتم . خاطرم هست برای هزینه پاسپورت 3 یا 4 تا کارت عابر بانک که داشتیم خالی شد تا هزینه پاسپورت را کامل به دفتر پلیس+10 پرداخت کنیم.

برای هزینه سفر هم از چند نفری که پارسال رفته بودند سوال میکردم که چقدر هزینه کرده اند و چون امسال نسبت به پارسال ارزش تومان ایران یک چهارم شده باید هزینه پارسال برای هر نفر را ضربدر 4 میکردم تا مبلغ حدودی امسال برای هر نفر را بدانم. این مبلغ بالایی میشد و بنده حقوقی که از محل کار دریافت کرده بودم قسط داده بودم و خرج شده بود عملا پولی برای سفر کربلا نداشتم. تو دلم میگفتم نکند امسال هم نتونم بروم و از زیارت ارباب جا بمانم منتهی از آنجایی که ناامید نشدم یک مبلغی از جایی به دست ما رسید همان برای سفرمان کفایت کرد.

ناگفته نماند یک ماه قبل از اربعین یکی از همکارهامون تو شرکتی که مشغول کار هستم اعلام کرد هر کسی هر مبلغی میتونه کمک مالی بکند تا مبلغ قابل توجهی بشود به چند نفر که راهی کربلا هستند کمک هزینه سفر پرداخت شود . بنده هم که شوق زیارت داشتم والبته پول سفر را نداشتم سریعا مبلغ کمی به همکارم که متصدی جمع آوری این کمک های نقدی بود دادم و گفتم اسم مرا هم تو قرعه کشی جهت کمک هزینه سفر بنویسید. منتهی هزینه سفر بابت ویزا و کرایه اتوبوس ( البته ما با کاروان رفتیم) کاهش یافت و نیازی به این کمک هزینه نیافتم.

نکته اخلاقی: 

-دوستان عزیز ان شاالله زیارت هایی که تشریف میبرید که مصداق بهترین سفر حلال است مورد قبول حضرت حق باشد هزینه اش چور میشود زیاد قصه اش را نخورید . هیچ وقت هم منصرف یا ناامید نشوید



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۴:۵۶

سفرنامه اربعین

سه شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۴۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت دوستان ، دلتون بخواهد بنده با تعدادی همسفر چند روزی زائر امام حسین (ع) در اربعین امسال بودیم. زیارت اول بنده بود . حس خوب و خاطرات خوبی این چند روز داشتیم دیدم حیف است به اشتراک نگذارم لذا با این ادبیات ضعیفی که دارم سعی میکنم مقداری از آن شور حسینی در کربلا را به شما عزیزان انتقال بدهم

خوشحال می شوم شما نیز با کامنت خاطرات حسینی  خود این بنده را یاری کنید

در پناه امام زمان(ع)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۴:۴۳

زیارت امام حسین از راه دور کافی نیست

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۳۳ ب.ظ

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۷ ، ۱۹:۳۳

شعر حافظ برای حضرت ابوالفضل - شاه شمشاد قدان

دوشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۷:۳۹ ب.ظ


مرحوم کل احمد آقا ( کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی ) نقل می کردند که: « روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند: در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه حافظ شیرازی رو به من کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»..


شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر منِ درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان
کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز
تا بخلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
با صبا در چمن لاله ، سحر می گفتم
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو مَحرم این راز نه ایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۳۹

قرآن خواندن سر امام حسین علیه السلام

جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۶:۴۹ ب.ظ

قرآن خواندن سر مقدس امام حسین (علیه السلام) از معجزات روشن آن حضرت به شمار می رود. در آخرین لحظات که سپاه دشمن بر امام حسین یورش بردند توسط سنان ابن انس سر امام از تن ایشان جدا شد و سر حضرت توسط خولی به نزد ابن زیاد در کوفه برده شد. 

بعد از چند روزی که سرهای شهدای کربلا به همراه کاروان اسرا در کوفه بود عبید الله دستور داد که اسرا و سرهای شهدا را به همراهی 500 نفر نیرو به شام به نزد یزید ابن معاویه بفرستند.؛ در حالیکه سرهای شهدا در میان تمام کوچه ها و قبیله های کوفه بگردانند.

زید ابن ارقم روایت کرده است که من در آن روزی که سرهای شهدای کربلا را در میان کوچه ها بر روی نیزه ها حمل می کردند، در میان غرفه ای نشسته بودم که سر بریده امام حسین علیه السلام را که بر فراز یک نیزه جا داشت از برابرم گذشت و در آن هنگام شنیدم که سر حسین بن علی علیه السلام آیه ای از سوره ی کهف را تلاوت می کرد: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً (کهف، آیه 9) : آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۹

شعر مرحوم آقاسی درباره کربلا

جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۶:۴۳ ب.ظ


کربلا گفتم کران را گوش نیست 

                                 ورنه از غم بلبلى خاموش نیست‏ 

بلبلان چهچهه ز ماتم مى‏ زنند    

                                 روز و شب از کربلا دم مى‏ زنند

هر نظر بر غنچه‏ اى تر مى‏ کنند    

                               یادى از غوغاى اصغر مى‏ کنند

گفت بابا بى ‏برادر مانده ‏اى؟      

                                بى ‏کس و بى‏یار و یاور مانده‏ اى؟

گر تو تنهایى بگو من کیستم     

                               اصغرم اما نه، اصغر نیستم‏ 

خیز و اسماعیل را آماده کن    

                              سجده‏ ى شکرى بر این سجاده کن‏

 اى پدر حرف مرا در گوش گیر      

                              خیز و این قنداقه در آغوش گیر 

خیز و با تعجیل می دانم ببر          

                               بر سر نعش شهیدانم ببر 

تشنه‏ ام اما نه بر آب فرات        

                               آب مى‏ خواهم ولى آب حیات‏آب 

در دست کمان دشمن است     

                               تیر آن نامرد احیاء من است‏ 

آتش اقیانوس را آواز داد          

                                 آخرین ققنوس را پرواز داد

خون اصغر آسمان را سیر کرد 

                              خواب زینب را چه خوش تعبیر کرد


منبع: شب شعر عاشورا؛ به ص 17 و 18 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۳